زید بن علی
یادگارِعُمر
درباره وبلاگ


حافظ سخن بگوی که بر صفحۀ جهان ------- این نقش ماند از قلمت یادگارِ عُمر ---------- خوش آمدید --- علی
نويسندگان
پنج شنبه 21 شهريور 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی

 

زِید بن عليّ بن الحسین

  زید بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب (ع).
  مردی با جلالت قدر و با ورع و تقوی بود.
  پیوسته بنی امیّه از قیام وی خائف بودند.
  پس اتّفاق افتاد که هشام ،
  زید را به ودیعتی
  از خالد بن عبدالله القسری متهّم داشت
  و نامه بدو نوشت تا نزد یوسف بن عمر امیر کوفه رود.
  زید به کوفه رفت و یوسف از او آن حال بپرسید
  و چیزی بر وی ثابت نگشت
  و یوسف او را سوگند داد و بازگردانید.
  زید از کوفه به قصد مدینه بیرون شد.
  مردم کوفه بر وی گرد آمدند و گفتند :
  اینجا صد هزار مرد شمشیرزن است
  که همه در رکاب تو جان سپردن خواهند.
  بازگرد تا با تو بیعت کنیم
  و از بنی امیّه در این شهر قلیلی باشند
  و ما بر آنان فائق آئیم .
  زید گفت :
  من از غدر شما ترسانم
  و بیم دارم که با من آن کنید
  که با جدّ من حسین علیه السّلام روا داشتید.
  ایشان سوگندان یاد کردند و عهود و مواثیق محکم گردانیدند
  و بسی مبالغه کردند تا وی به کوفه بازگشت
  و پانزده هزار مرد تنها از کوفیان با وی بیعت کردند
  غیر از مردم بصره و
  واسط و
  موصل و
  خراسان .
  چون کار تمام شد زید گفت :
  الحمد لله الّذی اکمل لی دینی ،
  به خدای که من از جدّ خویش شرم داشتم
  با او بر کوثر حاضر آیم در میان امّت ،
  امر معروف و نهی منکر ناکرده .
  آنگاه دعوت آشکار کرد
  و یوسف امیر کوفه از دست امویان ،
  لشکری گرد کرد و میان دو فریق جنگی عظیم درگرفت
  و در آخر لشکر زید بپراکندند
  و او با گروهی قلیل حربی سخت کرد
  و تیری بر پیشانی او آمد
  و بدان تیر درگذشت در سال 122 ه.ق .
 
یاران او وی را دفن کرده
  و بر گور او آب راندند تا پیدا نباشد
  و یوسف بن عمر
  زمین ها می کاوید
  تا جسد او بیافت و مصلوب کرد
  و پس از صلب بسوخت
  و خاکستر او به آب فرات داد.