موطّأ
یادگارِعُمر
درباره وبلاگ


حافظ سخن بگوی که بر صفحۀ جهان ------- این نقش ماند از قلمت یادگارِ عُمر ---------- خوش آمدید --- علی
نويسندگان
یک شنبه 7 آبان 1396برچسب:, :: :: نويسنده : علی

مُوَطَّأ.
[ م ُ وَط طَء ]
(ع ص)

پایمال شده و پاسپرده. (ناظم الاطباء).
زیر پا سپرده شده. (آنندراج).
نرم و برابر ساخته. (ناظم الاطباء).
-
موطاءالاکناف; مرد نرم خوی.

|| جوانمرد و بسیارمهمانی. (منتهی الارب، ناظم الاطباء).
مردی که در ناحیۀ خود یاران و همسایگان را جای دهد و اذیّت به آنها نرساند. (از منتهی الارب، ناظم الاطباء، آنندراج).

خیارکم احاسنکم اخلاقاً الموطؤون اکنافاً الذین یألفون و یؤلفون. (حدیث نبوی از کلیله و دمنه چ مینوی).
- موطأ العقب; پادشاه با فر و شوکت که خلایق پیرو وی باشند. (منتهی الارب، ناظم الاطباء).