سیر و سلوک
یادگارِعُمر
درباره وبلاگ


حافظ سخن بگوی که بر صفحۀ جهان ------- این نقش ماند از قلمت یادگارِ عُمر ---------- خوش آمدید --- علی
نويسندگان
جمعه 1 مرداد 1395برچسب:سیر و سلوک, :: :: نويسنده : علی

سیر و سلوک.
[ س َ / س ِ رُ س ُ ]
(ترکیب عطفی، اِمرکب)
در لغت به معنی طی طریق و راه پیمودن و ریاضت کشیدن.

|| (اصطلاح تصوف)
آداب و رسوم و کیفیت مقامات و احوال و چگونگی در طریقت است و ترقی زندگی روحی را به سفر و سیر تشیبه کرده اند. و از همۀ تشبیهات این تشبیه جامعتر است. صوفی که در طلب خدا پا به راه میگذارد خود را «سالک»، «راهرو» و «مرد راه» مینامد. سالک در طی طریق از همان لحظه ای که به راه میافتد و در پی تکمیل خود برمیآید، در راه وصول بمنظور و مقصود خویش از منازل و مراحل گوناگونی میگذرد ومانند مسافرین جهان پیما هر دم با منظرۀ مخصوصی مواجه میشود و در هر قدمی مثلی مییابد به نشیبها و فرازها برمیخورد. (از تاریخ عصر حافظ).

طی کردن مراحل جهت تهذیب و تصفیۀ نفس; این طی مراحل را سیر و سلوک میخوانند، و سالک را اهل سلوک و نیز اهل طریقت هم مینامند. البته طی مراحل طریقت در هر نوع سیر و سلوک مستلزم شناخت چهار امر است:
١- راه و شناخت آن.
٢- رونده و شناخت آن.
٣- مقصد و شناخت آن.
٤- راهنما و شناخت آن.
بدینگونه سالک که رونده است، غیر از راه و مقصد، باید هم خود را بشناسد و هم راهنمای خود را، و به اعتقاد صوفیه بی حصول این شرط البته سلوک تمام نیست و یا فایده ای از آن حاصل نمیشود. نزد محققان صوفیه سلوک عبارت است از سیر در مراتب وجود به قصد وصول به کمال که در واقع عبارت است از نیل به حقیقت. از این رو سالک هرچند در منتهای سیر الی الله [ = سیر به سوی خدا ] به حق میرسد، اما سیر او با وصول به حق تمام نیست ... (از دائرة المعارف فارسی).

تا بگویم که چه کشفم شد از این سیر و سلوک
به در صومعه با بربط و پیمانه روم

حافظ