تکویر
یادگارِعُمر
درباره وبلاگ


حافظ سخن بگوی که بر صفحۀ جهان ------- این نقش ماند از قلمت یادگارِ عُمر ---------- خوش آمدید --- علی
نويسندگان
جمعه 6 شهريور 1394برچسب:, :: :: نويسنده : علی

إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ (1)

كُوِّرَتْ‏، أي: [جمع‏] ضوؤها [و لف كما تلف العمامة].

 

تکویر.

[ ت َ ]
(ع مص)

عمامه در سر بستن.
پیچیدن دستار بر سر.

|| در هم پیچیدن.
درپیچیدن هر چیزی.

|| گرد کردن کالا و بستن آن.
کالا بر هم نهادن.
بر هم نهادن کالا.
گرد کردن و فراهم آوردن رخت را و بستن آن.

|| انداختن،
یقال:
طعنه فکوره;
ای القاه
یا به نیزه زده انداختن.
یقال:
کورت الرجل;
اذا طعنته فالقیته مجتمعاً.
بیوکندن (بیفکندن).

|| بر زمین افکندن در کشتی و جز آن.

|| کندن.

|| رنگ گردانیدن.

|| به زور چیزی درآوردن.

|| پوشانیدن.

|| فرو گرفتن.

|| زیادت کردن.

|| درآوردن شب را در روز و روز را در شب.
قوله تعالی:
یکور اللیل علی النهار و یکور النهار علی اللیل;
ای یغشی اللیل علی النهار و یغشی النهار علی اللیل او ینقص من احدهما و یزید علی الاخر.

|| قوله تعالی:
اذا الشمس کورت ...;
ای ذهب ضؤها...