كُلّ‏ الصَّيْد في جوف‏ الفَرأ
یادگارِعُمر
درباره وبلاگ


حافظ سخن بگوی که بر صفحۀ جهان ------- این نقش ماند از قلمت یادگارِ عُمر ---------- خوش آمدید --- علی
نويسندگان

فرا.

[ ف َ ]
(ع اِ)

گورخر که فراء و حمارالوحش نامند.

- امثال:

کلّ الصّید في جوف الفرا;

مثل است، یعنی هر صیدی در فرا هست.
و مثل آورده میشود برای کسی که نیازمندیهای بسیار دارد و یکی از آنها که بزرگتر است برآورده شود و در آن هنگام این مثال برایش گفته میشود یا هنگامی گفته شود که شخص به از دست رفتن بقیۀ نیازمندیهای خویش بی اعتنا است.

******************************

كلّ الصّيد فى جوف الفرا

قال ابن السكيت:

الفرا الحمار الوحشى و جمعه فراء

قالوا و أصل المثل

ان ثلاثة نفر خرجوا متصيدين

فاصطاد أحدهم أرنبا

و الآخر ظبيا

و الثالث حمارا

فاستبشر

صاحب الارنب و صاحب الظبى

بما نالا و تطاولا عليه

فقال الثالث

كل الصيد فى جوف الفرا

أى

هذا الذى رزقت و ظفرت به

يشتمل على ما عندكما

و ذلك أنه

ليس مما يصيده الناس

أعظم من الحمار الوحشى

و تألف النبى صلى الله عليه و سلم

أبا سفيان

بهذا القول

حين استأذن على النبى صلى الله عليه و سلم

فحجب قليلا

ثم أذن له

فلما دخل قال

ما كدت تأذن لى

حتى تأذن لحجارة الجلهمتين

قال أبو عبيد

الصواب الجلهتين

و هما جانبا الوادى

فقال صلى الله عليه و سلم

يا أبا سفيان

أنت كما قيل

كل الصيد فى جوف الفرا

يتألفه على الاسلام

و قال أبو العباس

معناه اذا حجبتك قنع كل محجوب.

يضرب لمن يفضل على أقرانه‏.

******************************

کُلُّ الصَّیْدِ فی جَوْفِ الفَرَا:

همه شکار در شکم گور‌خر جمع است.

ابن سکیت گوید:
«فرا» گور‌خر را گویند و جمع آن «فراء» می‌شود.

کار‌برد:
این ضرب‌المثل در‌باره‌ی کسی گفته می شود که بر همتایانش بر‌تری داده شده است.

ریشه مثل:
سه تن برای شکار بیرون رفتند یکی از آن‌ها خر‌گوشی را شکار کرد و دیگری یک آهو و نفر سوم گور‌خری را شکار کرد. آن دو تن که خر‌گوش و آهو شکار کرده بودند، از کار خود خوشحال بوده و خود را از نفر سوم بر‌تر می‌شمردند؛ نفر سوم گفت:
کُلُّ الصَّیْدِ فی جَوْفِ الفَرَا:
همه‌ی شکار (شما) در شکم گور‌خر جمع است.
یعنی این شکاری که من بر آن دست یافتم، فرا‌گیر‌تر از شکار شما است. زیرا میان حیواناتی که انسان شکار می‌کند بزرگتر از گور‌خر وجود ندارد.

پیامبر (ص) با این ضرب‌المثل صمیمیتی با ابو‌سفیان ایجاد کرد، هنگامی که ابو‌سفیان اجازه‌ی ورود خواست مدتی او را معطل کردند، سپس به او اجازه دادند هنگامی که وارد شد گفت:
چیزی نمانده بود که اول، سنگ‌های کناره‌های وادی را اجازه دهی، سپس مرا!
پیامبر (ص) گفت:
تو مصداق آن ضرب‌المثل هستی که می‌گوید:
«کُلُّ الصَّیْدِ فی جَوْفِ الفَرَا»
قصد پیامبر (ص) این بود که او را نسبت به اسلام علاقمند کند.
ولی ابو‌العباس می‌گوید:
منظور پیامبر (ص) این بود که معطل کردن ابوسفیان باعث می‌شود تا دیگران که معطل می‌مانند نا‌خشنود نشوند.

معادل:
و هر چه شمار است جمله زیر هزار است.
چون که صد آمد نود هم پیش ماست.

******************************

في الحديث‏:

إن أبا سُفْيان

استأذن على النبيّ صلى الله عليه و سلم

فَحَجَبَه،

ثم أَذِن له،

فقال له:

ما كِدْتَ تَأْذن لي

حتى تأذن لِحجارة الجُلْهُمَتَيْن،

فقال:

يا أبا سفيان،

أنْت كما قال القائل:

كُلّ‏ الصَّيْد في جوف‏ الفَرأ.