استخاره
یادگارِعُمر
درباره وبلاگ


حافظ سخن بگوی که بر صفحۀ جهان ------- این نقش ماند از قلمت یادگارِ عُمر ---------- خوش آمدید --- علی
نويسندگان
شنبه 29 آذر 1393برچسب:استخاره, :: :: نويسنده : علی

استخاره.
[ اِ ت ِ رَ ]
(ع مص)

- استخارت.
خواستن بهترین اَمرین.
بهترین خواستن.
طلب خیر کردن.
نیکوئی جستن.
- خیر خواستن از خدای تعالی.
- مهربانی کردن خواستن از کسی.
مهربانی خواستن.
- استخارۀ ضبع ; چوب در سوراخ کفتار کردن تا از سوراخ دیگر بیرون شود.
- استخارۀ منزل ; پاک و پاکیزه کردن جای را.
- بانگ کنانیدن صیاد آهوبره را تا مادر را نزدیک وی آرد و صید کند.
- آگاهی جستن از غیب در مآل کاری. نزد سنّیان بچند دستور است مختصر آنکه دعای قنوت یا دیگر ادعیه خوانده بخسبند آنچه شدنی باشد مناسبات آن بخواب مشاهده کنند و اکثر شیعیان استخاره به این طور کنند که بعد از خواندن ادعیه چشم بسته تخمیناً مقام ثلث دانه های تسبیح را بدو انگشت میگیرند و از آنجا تا امام دو دو دانه طرح میکنند اگر در آخر یک دانه ماند علامت خیر است و اگر دو ماند علامت شر است.
با قرآن یا سبحه و امثال آن تمییز بدی یا نیکی فعل منظوری را بدانسان که مأثور است خواستن.
تفأل کردن با قرآن یا سبحه

آن دم (هر گه) که دل بعشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
حافظ

امثال:
- استخاره دل آدمی است.
- اول استشاره بعد استخاره.

- مطلق فال

- استخارۀ ذات الرّقاع ; رقعۀ ذات الرقاع. نوعی است از استخاره که برای استجازت ارتکاب امری بر رقعه ای «اِفعَل» و بر رقعۀ دیگر «لا تَفعَل» نوشته، آن رقعه ها را پیچیده زیر گوشۀ مصلّی گذارند، بعد از ادای نماز چشم پوشیده یکی را از آن دو رقعه برآرند و از امر و نهی هرچه آید بدان کار کنند.