حجر الأسود
یادگارِعُمر
درباره وبلاگ


حافظ سخن بگوی که بر صفحۀ جهان ------- این نقش ماند از قلمت یادگارِ عُمر ---------- خوش آمدید --- علی
نويسندگان
سه شنبه 10 تير 1393برچسب:, :: :: نويسنده : علی

حَجَرُ الأسوَد

سنگ کعبه.
سنگی است سیاه رنگ که بر دیوار رکن کعبه منصوب است وحاجیان هنگام طواف کعبه تبرکاً لمس آن کنند.
و پیش از اسلام نیز این سنگ مورد احترام اعراب بوده است.
یاقوت گوید :
... قال عبدالله بن العباس :
لیس فی الارض شيء من الجنة الا الرکن الاسود و المقام فانهما جوهرتان من جوهر الجنة و لولا من مسهما من اهل الشرک ما مسهما ذوعاهة الا شفاه الله ...
و قال عبدالله بن عمرو بن العاصی :
الرکن و المقام یاقوتتان من یواقیت الجنة، طمس الله نورهما و لولا ذلک لاضاء مابین المشرق و المغرب ...
و قال محمد بن علی :
ثلاثة احجار من الجنة الحجر الاسود و المقام و حجر بنی اسرائیل ...
و قال ابوعرارة :
الحجر الاسود فی الجدار و ذرع مابین الحجر الاسود الی الارض ذراعان و ثلثا ذراع و هو فی الرکن الشمالی ...
و لم یزل هذا الحجر فی الجاهلیة و الاسلام محترماً معظماً مکرماً یتبرکون به و یقبلونه الی ان دخل القرامطة لعنهم الله فی سنة ٣١٧ ه.ق. الی مکة عنوة فنهبوها و قتلوا الحجاج و سلبوا البیت و قلعوا الحجر الاسود و حملوه معهم الی بلادهم بالاحساء من ارض البحرین و بذل لهم بجکم الترکی الذی استولی علی بغداد فی ایام الراضی بالله الوف دنانیر علی ان یردوه فلم یفعلوا حتی توسط الشریف ابوعلی عمر بن یحیی العلوی بین الخلیفة المطیع لله فی سنة ٣٣٩ ه.ق. و بینهم حتی اجابوا الی رده و جائوا به الی الکوفة و علقوه علی الاسطوانة السابعة من اساطین الجامع ثم حملوه و ردوه الی موضعه و احتجوا و قالوا اخذناه بامر و رددناه بامر فکانت مدة غیبته اثنتین و عشرین سنة.
و قرأت فی بعض الکتب ان رجلا من القرامطة قال لرجل من اهل العلم بالکوفة و قد رآه یتمسح به و هو معلق علی الاسطوانة السابعة کما ذکرناه :
ما یؤمنکم ان نکون غیبنا ذلک الحجر و جئنا بغیره فقال له ان لنا فیه علامةٌ و هو اننا اذا طرحناه فی الماء لایرسب ثم جاء بماء فالقوه فیه فطفا علی وجه الماء.
مستوفی گوید :
اسماعیل به حد مردی رسید به فرمان حق تعالی ابراهیم و اسماعیل آنجا خانۀ کعبه بساختند از سنگ کوه قعیقعان و آن خانه بی سقف بود حق تعالی حجرالاسود را از بهشت بدیشان فرستاد تا در رکن خانه نشاندند و آن سنگی است به مقدار نیم گز تقریباً. در اول سفید بود، از بس که کفار، دست ناپاک بدان مالیدند سیاه شد
کما قال النبی (ص) :
نزل الحجر الاسود من الجنة و هو اشد بیاضاً من اللبن فسودته خطایا بنی آدم.
و قال (ص) فی الحجر :
و انه یبعثه الله یوم القیامة و له عینان یبصر بهما و لسان ینطق به و یشهد علی من استلمه.
و قال (ص) :
ان الحجر الاسود یحشر یوم القیامة و له عینان ینظر بهما و لسان یتکلم به و یشهد لکل من قبله، و انه حجر یطفو علی الماء ولایسخن بالنار اذا اوقد علیه ...
چون ایشان خانۀ کعبه را بساختند و به زیارت آن امر شد مردم بدانجا مقام کردند و ابنیۀ خیر ساختند و رغبت نمودند به تدریج شهری معظم شد ...
تا آنجا که گوید :
... پنج سال پیش از مبعث قوم قریش خانۀ کعبه را عمارت کردند و به درختها که نجاشی پادشاه حبشه جهت کلیسای انطاکیه به راه دریا به شام میبردند و حق تعالی آن کشتی را غرق کرده آن را به جدّه انداخت و مکیان به اجازت او بردند و خانۀ کعبه بدان مسقف گردانیدند و چهار قائمۀ چوبین در زیر سقفش وضع کردند و حضرت رسول (ص) به راه حکمی بدست مبارک به تراضی قریش حجرالاسود را به بیرون خانۀ کعبه در رکن عراقی نشاند بر بلندی کم از قامتی تا دست در آن توان مالید و آن رکن مایل شرقی است و مقام ابراهیم و زمزم نزدیک اوست ...
تا آنجا که گوید :
عبدالله بن زبیر (رض) چون بنی امیه دیوار کعبه را به سنگ منجنیق خراب کرده بودند، او آن را عمارت کرد و خانه را بزرگتر و دو در گردانید و حجرالاسود در اندرون خانۀ کعبه در دیوار نشاند و گفت که چون رسول (ص) فرمود که :
حجرالاسود از خانۀ کعبه است باید که در اندرون کعبه باشد.
بعد از او حجّاج بن یوسف ثقفی وضع عمارت او باطل کرد و حجرالاسود را بیرون آورد چنانکه رسول (ص) کرده بود، بر رکن شمالی که عراقی گویند نشاند ...
به زمان مقتدرعباسی ابوطاهر قرمطی آن را به زخم دبوسی به چند پاره بشکست و پاره ها با خود ببرد در عهد مطیع آن پاره ها به پنجاه هزار دینار زر سرخ باز خریدند و به مکه باز بردند.
ابن مسکویه گوید :
کان منصور الدیلمی یذرق بالحاج فی هذه السنة (٣١١ ه.ق.) فسلموا فی طریقهم فلما وصلوا الی مکة لقاهم ابوطاهر الهجری الی مکة یوم الترویة فقتل الحاج فی مسجد الحرام و فی فجاج مکة و فی البیت قتلا ذریعاً و قلع الحجر الاسود ... و انصرف الی بلده و حمل معه الحجرالاسود.
و گاه حجر مطلق گویند و از آن حجر الاسود خواهند و قصۀ فرو افتادن این سنگ به جاهلیت و نزاع قبائل در باز نهادن آن به جای خویش و حکومت رسول اکرم پیش از بعثت در این امر که آن را در گلیمی نهند و هرکس گوشه ای از آن گلیم گرفته و سنگ را برجای نهند در کتب سیر و تواریخ مشهور است.
و ظاهراً این سنگ یکی از احجار سماویه است که در سوالف قرون از جو فرو افتاده است.
و گاه به صیغۀ تثنیه حجران و حجرین گویند و از آن حجر الاسود و صخرۀ بیت المقدس خواهند.
و به اصطلاح اهل صناعت یعنی اکسیریان، موی سر اراده میشود.
تهانوی گوید :
الحجرالاسود هو الحجر المعروف فی البیت الحرام و الحجر الاسود عند الصوفیة عبارة عن اللطیفة الانسانیة و اسوداده عبارة عن تلوثه لمقتضیات.
محک زر ایمان.
حجر الاسعد.
سنگی است سیاه در کعبه که مَسّ کردن آن موجب ازالۀ معاصی است.