إمامیّة
یادگارِعُمر
درباره وبلاگ


حافظ سخن بگوی که بر صفحۀ جهان ------- این نقش ماند از قلمت یادگارِ عُمر ---------- خوش آمدید --- علی
نويسندگان
دو شنبه 26 خرداد 1393برچسب:, :: :: نويسنده : علی

إمامیّه

نام عموم فرقه هایی که به نصّ جلیّ «عليّ بن أبي طالب (ع)» را جانشین پیغمبر اسلام (ص) دانند و معتقدند که امامت در فرزندان علی (ع) باقی است و دنیا هیچگاه از امام خالی نیست و منتظرند که یکی از علویان در آخر الزمان ظهور و خروج کند و دنیا را پر از عدل و داد و قسط کند.

در مقابل اینان «اهل سنت و جماعت» پس از پیغمبر (ص) امر خلافت را به شورای مسلمانان و تصویب آنان منوط میدانند، و شرح این اجمال آن است که چون بعد از رحلت پیغمبر اسلام (ص) خبر انتخاب ابوبکر به خلافت منتشر شد عده ای با این امر از در مخالفت درآمدند زیرا علی بن ابی طالب (ع) را بیشتر شایستۀ این مقام میدانستند از جملۀ این معترضان نخست علی بن ابی طالب (ع) و جماعتی از صحابه مانند عَمّار بن یاسر و اباذر غفاری و سلمان فارسی و جابر بن عبدالله و عباس بن عبدالمطّلب و جز آن بودند و بدینسان بلافاصله پس از رحلت پیغمبر اسلام (ص) دستۀ کوچکی از سایر مسلمانان جدا شدند و هستۀ ایجاد یک فرقۀ بزرگ از مسلمانان گردیدند. این فرقه در مفهوم وسیع خود «شیعه» و در مفهوم محدودتری «امامیّه» نامیده میشود. ظهور این فرقه با همین اعتراض ساده شروع شد ولی به تدریج در تعلیمات این فرقه توسعه حاصل گشت و آنگاه این اعتقاد به وجود آمد که امر امامت در صلاحیت عامه نیست یعنی عامه حق تعیین امام و جانشین ندارند بلکه این موضوع مانند نبوّت امر الهی و رکن دین است و به همین سبب هم پیغمبر (ص) نسبت به آن غفلت نمیورزید و حتی باید گفت تعیین امام از باب حفظ مصالح امت بر او واجب بود و او هرگز چنین امرخطیری را به امت تفویض نمیکرد.

کسی که پیغمبر (ص) میبایست به جانشینی خود برمیگزید لازم بود که معصوم از گناهان صغیره و کبیره و از خاندان رسالت باشد و چنین کسی علی بن ابی طالب (ع) است. امامیه در اثبات این مطالب نصوصی دارند که اغلب اهل سنت آنها را نمیپذیرند. امامیه میگویند علی وصی پیغمبر و امام به تعیین و نصّ است و این امر یعنی تعیین و نصّ شرط اصلی امامت میباشد چنانکه سایر ائمه نیز هریک جانشین خود را به صراحت تعیین کردند. جانشینان علی (ع) یعنی باقی ائمه نیز معصوم هستند و خطا بر آنان جایز نیست.

عقیدۀ امامیه در باب امامت اگرچه پس از علی بن ابی طالب (ع) و فرزندش امام حسن (ع) هیچگاه صورت خارجی نیافت و هیچکس از ائمه به خلافت نرسیدند و همه یا بدست مخالفان کشته شدند و یا در حبس و قید ستمکارانۀ خلفای عهد مُردند، لیکن به مناسبت استواری مبانی اخلاقی و اتّکاء آنان بر مظلومیت خاندان پیغمبر و تذکر سرگذشتهای جانگداز هریک که به ظلم و ستم کشته شده و یا مورد شکنجه و عذاب فرمانروایان روزگار خویش قرار گرفته بودند گروه بسیاری و به ویژه ایرانیان به تشیّع گرویدند و دلایل آنان مُحکم و برای مردم باانصاف و حقیقت بین انکارناپذیر بود.

فرقۀ امامیه در ابتداء یعنی پیش از ظهور علم کلام مانند سایر فرقه های اسلامیِ آن زمان در اصول و فروع به کلام الله و سنّت نبوی استناد میکردند و در این مورد فرق ایشان با سایر فرقه های اسلامی در این بود که امامیه در تفسیر و تأویل آیات قرآنی وسنتهای پیغمبر همیشه به امامان خود مراجعه میکردند و بیانات ائمه که حکم دستور دینی داشت مشکلات آیات و سنن را حل میکرد.

فرقه ای از امامیه که به اثناعشری مشهورند پس از علی بن ابی طالب (ع) فرزندان او حسن بن علی، حسین بن علی، علی بن حسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علی و سرانجام محمد بن حسن (ع) را یکی پس از دیگری امام میدانند.

فرقۀ دیگری پس از جعفربن محمد (امام جعفر صادق) به جای موسی بن جعفر فرزند دیگر امام جعفر صادق، اسماعیل را که در زمان حیات پدرش درگذشت امام میدانند و جمعی از اسماعیلیه او را زنده و قائم منتظر میدانند و میگویند خبر فوت او از جانب امام جعفر صادق بنا به مصلحتی بوده است.

همچنین امامیۀ اثناعشری امام دوازدهم یعنی محمد بن حسن عسکری را زنده و قایم منتظر میدانند و معتقدند که یکی از نشانه های ظهور وی آن است که جهان را جور و ستم فرا خواهد گرفت و او ظاهر خواهد شد و دنیا را پر از عدل و قسط خواهد کرد.

فرقه های امامیه را تا قرن چهارم (زمان مسعودی صاحب مروج الذهب) سی و سه فرقه تعداد کرده بوده اند و فرقه های شیعه را در همان روزگار هفتاد و سه فرقه نوشته اند.

درالفرق بین الفرق امامیه پانزده فرقه قلمداد شده است به این ترتیب :
کاملیه،
محمدیه،
باقریه،
ناووسیه،
شمیطیه،
عماریه،
اسماعیلیه،
مبارکیه،
موسویه،
قطعیه،
اثنا عشریه،
هشامیه،
زراریه،
یونسیه،
شیطانیه.

شهرستانی ناورسیه، افطعیه، شمیطیه، موسویه، اسماعیلیه و اثناعشریه را در ذیل عنوان باقریه و جعفریه آورده است.